• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات شر

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - آمونيوس هرمياس و تأثير تاريخي انديشه وي
        مريم  سالم
        فيلسوفان نوافلاطوني علاوه بر آنکه به نظام فلسفي و الهياتي افلاطون علاقمند بودند و آثار او را شرح ميكردند، ارسطو را نيز مدنظر داشته و فلسفه و الهيات او را در کنار منطق و اخلاق مورد بررسي قرار ميدادند. اين امر سبب شد سنتي در ميان برخي از آنها در جهت هماهنگي و تطبيق آراء ا چکیده کامل
        فيلسوفان نوافلاطوني علاوه بر آنکه به نظام فلسفي و الهياتي افلاطون علاقمند بودند و آثار او را شرح ميكردند، ارسطو را نيز مدنظر داشته و فلسفه و الهيات او را در کنار منطق و اخلاق مورد بررسي قرار ميدادند. اين امر سبب شد سنتي در ميان برخي از آنها در جهت هماهنگي و تطبيق آراء ارسطو بر افلاطون و نشان دادن عدم وجود ناسازگاري دروني و بيروني در اين دو فيلسوف شکل گيرد. يکي از افراد شاخص در اين حوزه، آمونيوس فرزند هرمياس بود که با وجود ناشناخته بودن، توانست تأثير فراواني در مکاتب فلسفي بعد از خود بگذارد. اين تأثير ابتدا در بين فلاسفه اسلامي بخصوص فارابي و پس از آن در بين الهيدانان مسيحي کاملاً مشهود است. در نوشتار حاضر تلاش ميشود تا اين شخصيت و برخي آراء او باجمال معرفي گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - کارکرد عقل در حوزه دين از منظر قاضي عبدالجبار معتزلي و ابوبکر باقلاني
        فرزانه  مصطفي‌پور
        مقاله پيش‌رو، با استفاده از روش توصيفي تحليلي به بررسي کارکرد عقل در حوزه دين در انديشه کلامي قاضي عبدالجبار معتزلي و قاضي ابوبکر باقلاني پرداخته است. در همين راستا، رويکرد عقلاني هر دو، در تفسير قرآن و کارکرد عقل در حصول احکام شرعي دين، مورد مقايسه و بررسي قرار گرفته ا چکیده کامل
        مقاله پيش‌رو، با استفاده از روش توصيفي تحليلي به بررسي کارکرد عقل در حوزه دين در انديشه کلامي قاضي عبدالجبار معتزلي و قاضي ابوبکر باقلاني پرداخته است. در همين راستا، رويکرد عقلاني هر دو، در تفسير قرآن و کارکرد عقل در حصول احکام شرعي دين، مورد مقايسه و بررسي قرار گرفته است. حاصل اين بررسي نشان ميدهد آنچه اين دو را از هم متمايز ميکند بيش از هرچيز، رويکرد آنها در مواجهه باعقل و چند و چون نسبت آن با وحي است. بنابر اين تحقيق، قاضي عبدالجبار به عقل و استدلالهاي عقلي اصالت داده، همواره در فهم کلامي خود از دين، عقل را بعنوان ابزار شناخت بکار گرفته و حتي گاه در موارد تعارض حکم عقل با ظاهر آيات و روايات بي محابا، اولويت نخست را به عقل داده و براحتي به تأويل يا نفي اعتبار گزارههاي مخالف عقل پرداخته است. ترجيح نقل بر عقل و اولويت نص نازل شده اعم از قرآن، سنت و عمل صحابه، مهمترين اصل معرفت‌شناختي باقلاني است. با اين حال نظام فکري باقلاني، در واقع آغاز ورود کلام اشاعره به مقدمات عقلي بود که قواعد عقلي را تابع عقايد ميدانست و معتقد بود که ايمان به مفاد و مضمون آنها واجب است. زيرا اين ادله، متوقف بر عقايد مزبور است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - قاضی کمال الدین حسین بن معین الدین میبدی (زندگی، شخصیت، دیدگاهها)
        عليرضا  جوانمردي اديب مقصود  محمدی
        حسین بن معین الدین میبدی ملقب به «کمال الدین»، مشهور به «قاضی»، متخلص به «منطقی» از جمله بزرگ زادگان و شخصیتهای برجسته علمی، ادبی و حکمی ایران زمین است که در قریه «میبد» از توابع یزد در قرن نهم هجری پا به عرصه حیات نهاد. وی پس از فراگیری مقدمات مرسوم علوم معقول و منقو چکیده کامل
        حسین بن معین الدین میبدی ملقب به «کمال الدین»، مشهور به «قاضی»، متخلص به «منطقی» از جمله بزرگ زادگان و شخصیتهای برجسته علمی، ادبی و حکمی ایران زمین است که در قریه «میبد» از توابع یزد در قرن نهم هجری پا به عرصه حیات نهاد. وی پس از فراگیری مقدمات مرسوم علوم معقول و منقول زمان خود، در جوانی به شیراز رفت و در آنجا به شاگردی دوانی درآمد. میبدی حکیمی است مسلمان، بر مذهب شافعی که اهل تولّا است، اوج این تولّا نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و خاندان عصمت و طهارت(ع) تا بدانجاست که برخی وی را از علمای تشیع دانسته اند. او در زمان حکمرانی سلطان یعقوب آق قویونلو، قاضی و متصدی موقوفات یزد و توابع آن گشت. مهمترین آثار معروف وی شرح هدایة الحکمة ابهری و شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین(ع) و منشآت است. او در دوران شاه اسماعیل صفوی هنگامی که محمد کره (حاکم ابرقوه) یزد را تصرف مینمود به سمت وزارت او درآمد و در حدود سالهای 909 تا 911هـ .ق که شاه اسماعیل یزد را دوباره به تصرف خویش درمی آورد به دستور وی به قتل رسید. میبدی مسلک اشراقین و متصوفین (عرفا) را برتر از مسلک متکلمان و مشائین میدانست و طریقه اخیر را ـ که بر پایه دلیل و قیاس عقلی است ـ طریقه یی دارای شک و شبهه فراوان میخواند که قدم عقل در گذر از آنها خسته و درمانده میشود. اگرچه او بنیانگذار مکتب خاصی همچون ابن سینا و سهروردی و ابن عربی نبوده است، ولی با بیان نقد و بررسیهای دقیق و اظهار نظرهای خاص خود در موضوعات مورد بحث از منظر متکلمان و مشائین و اشراقین و عرفا در قالب آثار مستقل و غیرمستقل (شرح و حواشی) توانسته ـ بعنوان حلقه واسط ـ علاوه بر نقش بسزایی که در تطور حکمت اسلامی و نزدیک شدن مشارب مختلف فکری تا زمان خود داشته، الهام بخش صدرالمتألهین شیرازی در ظهور حکمت متعالیه نیز باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تأثير منطق رواقي در شکلگيري مفاهيم و اصطلاحات مبحث شرطيات در دوره‌ اسلامي
        امين  شاه‌وردي
        افنان و سامي النشار معتقدند متون اصلي انديشمندان رواقي در طي نهضت ترجمه در اختيار متفکران دورة اسلامي قرار گرفته است، در حالي که طبق ديدگاه ثيلت و فان اس، آموزه‌هاي رواقي در طي تعاملات فرهنگي ميان مسلمانان و ساکنان مناطق تازه فتح شده، به انديشمندان مسلمان منتقل شده است. چکیده کامل
        افنان و سامي النشار معتقدند متون اصلي انديشمندان رواقي در طي نهضت ترجمه در اختيار متفکران دورة اسلامي قرار گرفته است، در حالي که طبق ديدگاه ثيلت و فان اس، آموزه‌هاي رواقي در طي تعاملات فرهنگي ميان مسلمانان و ساکنان مناطق تازه فتح شده، به انديشمندان مسلمان منتقل شده است. در نوشتار حاضر با انتقاد از اين دو نظريه، ديدگاه گوتاس درخصوص تأثير غيرمستقيم آموزه‌هاي منطق رواقي از طريق آثار منطقداناني همچون جالينوس و اسکندر افروديسي مورد تأييد قرار ميگيرد. سپس با بررسي مفاهيم و اصطلاحات بکار گرفته شده توسط منطقدانان رواقي در تحليل گزاره‌ها و استدلالهاي شرطي، چگونگي تأثير اين مفاهيم و اصطلاحات از خلال آثار منطقداناني همچون جالينوس و اسکندر افروديسي در شکلگيري مفاهيمي مانند «عناد»، «لزوم» و «استثناء» مورد بررسي قرار ميگيرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - نقش مشائيان مسلمان در تحول و توسعه‌ منطق ارسطويي
        اکبر  فايدئي
        قبل از ارسطو برخي از مباحث علم منطق در سخنان زنون كبير، سوفسطائيان، سقراط و افلاطون بصورت پراكنده آمده است، اما ارسطو نخستين كسي است كه منطق نظري را جمع‌آوري و با تعيين ابواب و فصول تدوين نموده است. او براساس مباني معرفت‌شناختي خود، منطق حملي را مطرح ميکند که بحث استدلا چکیده کامل
        قبل از ارسطو برخي از مباحث علم منطق در سخنان زنون كبير، سوفسطائيان، سقراط و افلاطون بصورت پراكنده آمده است، اما ارسطو نخستين كسي است كه منطق نظري را جمع‌آوري و با تعيين ابواب و فصول تدوين نموده است. او براساس مباني معرفت‌شناختي خود، منطق حملي را مطرح ميکند که بحث استدلال حملي و قياس حملي از مهمترين آراء وي بشمار ميرود. پس از ارسطو، مکتب منطقي ديگري توسط منطقياني همچون فيلون، دئودروس مگاري، زنون و خروسيپوس رواقي در يونان تحت عنوان منطق رواقي ـ مگاري بوجود آمد که برخلاف منطق ارسطويي به منطق شرطي ميپرداخت. شناسايي قضاياي مرکب شرطي توسط مگاريان و شناسايي ساير قضاياي مرکب مانند عطفي و فصلي و صور قياس اتصالي و انفصالي توسط رواقيان، منطق شرطي را پديد آورد. بنابرين، ميراث منطقي يونان عبارت از دو مکتب ارسطويي و مکتب رواقي ـ مگاري است. مشائيان مسلمان که بخوبي از ميراث منطقي يونان آگاه بودند؛ از روش فلاسفه‌ يونان در تدوين علم منطق عدول کردند. آنها علاوه بر كاستن برخي مسائل منطقي از قبيل مقولات و بحث تفصيلي شعر و خطابه و جدل و جابجايي برخي ديگر مثل عكس و حد و رسم، با ابتكارات و نوآوريهاي متعدد خود نقش مؤثري در تحول و پيشرفت علم منطق ايفا كردند كه ما در اين نوشتار به تبيين برخي از آنها ميپردازيم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - جايگاه و زمانة فخرالدين سماكي در تاريخ فلسفة اسلامي (با تأكيد بر حاشية او بر شرح هداية ميبدي)
        طاهره سادات موسوی مهدی نجفی افرا مقصود  محمدی
        یکی از ضروریات تحقیق، احیاي آثار اندیشمندان و حکمایی است که در تاریخ تطور و پیشبرد فرهنگ و معارف اسلامی نقش اساسی داشته‌اند ولی تاکنون بصورت یک حلقۀ مفقوده و مغفوله ناشناس مانده‌اند. فخرالدین سماکی معروف به محقق فخری، ازجملة این حکماست که در قرن دهم هجری میزیسته است. وی چکیده کامل
        یکی از ضروریات تحقیق، احیاي آثار اندیشمندان و حکمایی است که در تاریخ تطور و پیشبرد فرهنگ و معارف اسلامی نقش اساسی داشته‌اند ولی تاکنون بصورت یک حلقۀ مفقوده و مغفوله ناشناس مانده‌اند. فخرالدین سماکی معروف به محقق فخری، ازجملة این حکماست که در قرن دهم هجری میزیسته است. وی شاگرد غیاث‌الدین منصور دشتکی است. از سماکی آثار قلمی مهمی چون: حاشیه بر شرح تجرید قوشچی و حاشیه بر شرح هداية الحکمة میبدی بجاي مانده است. متن هداية الحکمة تألیف اثیرالدین ابهری، شامل سه قسم منطق، طبیعیات و الهیات است. میبدی بر دو قسم طبیعیات و الهیات آن شرح نگاشته و سماکی تنها بر دو فن اول و دوم از فنون سه گانه طبیعیات شرح هداية الحکمة میبدی حاشیه زده است. سماکی اگرچه مانند ابن‌سینا و سهروردی، بنیانگذار مکتب خاصی نبوده ولی با بیان نقد و بررسیهای دقیق و اظهارنظرهاي خاص خود در موضوعات مورد بحث از منظر متکلمان و مشائیان و اشراقیان و عرفا، در قالب آثار مستقل و غیرمستقل (شرح و حواشی) و با ارائة ديدگاههايي بدیع توانسته ـ بعنوان حلقة واسط ـ نقش مهمی در تطور تفکر فلسفی بطور کلی ایفا کند و الهامبخش صدرالمتألهین شیرازی در ظهور حکمت متعالیه نیز باشد. از جملة این ديدگاهها، تقریر متفاوت برهان سلمی و ابداع سه برهان دیگر در باب اثبات تناهی اجسام است که در این نوشتار بدان پرداخته شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - پرسش از سازگاری برهان، عقل و شهود؛ تطور بنیانها
        قاسم پورحسن
        شالودۀ فلسفۀ فارابی و ابن‌سینا بر محور عقل استوار است و هرچه از ایندو فیلسوف دور میشویم، شهود و کشف، جای عقل فلسفی را میگیرد. مهمترین ویژگی مکتب اصفهان را آمیزش دو رهیافت عقلی و عرفانی دانسته‌اند. مدعای این مکتب، تلفیق وجه حکمي و برهانی با آموزه‌های دینی و بطور خاص اندی چکیده کامل
        شالودۀ فلسفۀ فارابی و ابن‌سینا بر محور عقل استوار است و هرچه از ایندو فیلسوف دور میشویم، شهود و کشف، جای عقل فلسفی را میگیرد. مهمترین ویژگی مکتب اصفهان را آمیزش دو رهیافت عقلی و عرفانی دانسته‌اند. مدعای این مکتب، تلفیق وجه حکمي و برهانی با آموزه‌های دینی و بطور خاص اندیشه‌های قرآني‌ـ‌روایی امامیه است. تمامي متفکران مکتب اصفهان به شرح و بسط جوامع حدیثی امامیه پرداخته یا تفسیری بر مبنای حکمت عقلی از قرآن نگاشته‌اند. رویکرد تفسیر رمزی و تمثیلی گرچه از ابن‌سینا رواج پیدا کرد اما شرح بر احادیث و جوامع روایی از ویژگیهای منحصر بفرد مکتب اصفهان است. این مشی تاکنون ادامه پیدا کرده و فیلسوفان برجستۀ پساصدرایی نیز اهتمام به تفسیر آیات و شرح روایات را بخشی جدایی‌ناپذیر از سنت فلسفی تلقی کرده‌اند. شاید در این میان تنها علامه طباطبایی استثنا باشد که تمایز این‌دو قلمرو را مورد توجه و تأکید قرار داده است. به‌هر روی، پرسش اساسی اینست که آیا مکتب اصفهان و در رأس آن، نظام فلسفی ملاصدرا، یک اندیشۀ فلسفی و برهانی است یا تابعی از اندیشۀ دینی بوده و مبنای برهان صرفاً برای دستیابی به تفکری از پیش صادق، بکار گرفته شده است؟ ملاصدرا و پیروانش به این معضل توجه داشته‌ و بر سازگاری این ‌دو شیوه تأکید نموده‌اند. پرسشهاي مهم در این بحث عبارتند از: 1ـ آیا باید روش برهان عقلی و منهج کاملاً دینی را متمایز و متفاوت تلقی کرد؟ 2ـ در صورت تمایز، کدامیک تابع دیگری است؟ 3ـ آیا در فلسفۀ ملاصدرا برهان عقلی، اصل است یا دفاع از شریعت و اندیشه‌های وحیانی؟ 4ـ امور عقلی که قابل اثبات و رد هستند و آموزه‌های شریعت که ردناپذیر و انکارناشدنی‌اند، چگونه قابل جمع میباشند؟ در این نوشتار کوشش خواهیم کرد تا نشان دهیم تلاش ملاصدرا برای ایجاد این سازگاری، چندان قرین توفیق نبوده و مجبور شده یا دست از برهان عقلی بشوید یا دین را مورد تأویل عقلی قرار دهد تا سازگاری را امکانپذیر نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مطالعۀ تطبیقی مسئلۀ شر از دیدگاه فلوطین و ابن‌سینا (با تأکید بر وجه تاریخی آن)
        محمود صیدی
        پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دیدگاه فلوطین و ابن‌سینا در مورد مسئلۀ شر میپردازد. برغم تفاوتهای موجود در اندیشۀ این‌دو فیلسوف، اشتراکات زیادی نیز بین آنها دیده میشود و میتوان گفت ابن‌سینا در پاسخ به مسئلۀ شر متأثر از فلوطین است. بدیهی‌بودن وجود شرور، انحصار تحقق شرور در عا چکیده کامل
        پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دیدگاه فلوطین و ابن‌سینا در مورد مسئلۀ شر میپردازد. برغم تفاوتهای موجود در اندیشۀ این‌دو فیلسوف، اشتراکات زیادی نیز بین آنها دیده میشود و میتوان گفت ابن‌سینا در پاسخ به مسئلۀ شر متأثر از فلوطین است. بدیهی‌بودن وجود شرور، انحصار تحقق شرور در عالم ماده و عدم تحقق آنها در عالم مجردات، عدمی و غیروجودی بودن شرور و خیربودن هستی همۀ موجودات با نگرش کلی به عالم، از اشتراکات دیدگاههای این‌دو فیلسوف در این حوزه است. اما اختلافاتی نیز میان دیدگاه این‌دو وجود دارد. ابن‌سینا بر خلاف فلوطین، ماده را شر بالذات و عدمی نمیداند، بلکه ماده از نظر او شر اضافی و قیاسی بوده و امری وجودی است. فلوطین نسبت میان خیر و شر را از نوع تضاد میداند، ولی از نظر ابن‌سینا این‌دو، نسبت عدم و ملکه با یکدیگر دارند. دیگر اینکه، از نظر فلوطین ماده یا همان شر بالذات، از روح جزئی ایجاد میشود اما طبق نظر ابن‌سینا، امکان ذاتی عقل فعال، سبب صدور ماده و وجوب غیری آن، سبب صدور صورت میگردد که در برخی موارد شر بر آن عارض میگردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تأملی در رویکرد متفکران غربی به فلسفۀ شرق
        رضا گندمی نصرآبادی
        بحث دربارۀ معنا و وجود فلسفه در شرق، پیش درآمد هرگونه تبادل اندیشه و تفاهم بین شرق و غرب محسوب میشود. ریچی، مبلغ مسیحی، برای نخستین‌بار کتابی با عنوان کنفوسیوس: فیلسوف چینی نوشت و اندیشه‌های او را به غرب معرفی کرد؛ سپس، تحت تأثیر وی، لایب‌نیتس و کریستین ولف نه‌تنها وجود چکیده کامل
        بحث دربارۀ معنا و وجود فلسفه در شرق، پیش درآمد هرگونه تبادل اندیشه و تفاهم بین شرق و غرب محسوب میشود. ریچی، مبلغ مسیحی، برای نخستین‌بار کتابی با عنوان کنفوسیوس: فیلسوف چینی نوشت و اندیشه‌های او را به غرب معرفی کرد؛ سپس، تحت تأثیر وی، لایب‌نیتس و کریستین ولف نه‌تنها وجود فلسفه در شرق، بویژه چین را مسلم انگاشتند بلکه معتقد بودند از رهگذر آن میتوان کاستیهای موجود در فلسفه و الهیات غربی را مرتفع ساخت. اما با کانت، نگاه نژادپرستانه و از موضع برتر به تفکر دیگر اقوام آغاز شد و اصل فلسفه در شرق زیر سؤال رفت. این نگاه اروپامحور در غرب، با هگل وارد مرحلۀ نوینی شد؛ نگاه او به تفکر شرقی، نگاه تحقیرآمیز و سلسله‌مراتبی بود. پس از وی دوسن، شوپنهاور، نیچه، هوسرل، ویتگنشتاین، هایدگر و بسیاری از متفکران غربی دیگر، از خوان گستردۀ شرق بهره‌مند شدند. در کل، میتوان گفت انکار یا تردید در مشروعیت فلسفۀ شرق از سوی بعضی از غربیها، فاقد پشتوانۀ منطقی و بیشتر برخاسته از احساسات ملی‌گرایانه است. واکنش خود اندیشمندان شرقی نیز در اینباره جالب توجه است؛ جمعی از اینکه فیلسوفان غربی آنگونه که باید و شاید به تفکر شرق بها نداده و از آن برای برون‌رفت از بحرانهای انسان معاصر بهره نبرده‌اند، گلایه دارند و برخی همگام با غربیها، البته با انگیزه‌یی متفاوت، از اطلاق عنوان فلسفه بر میراث کهن خود احتراز میجویند تا از اصالت و درهم آمیختگی آن با تفکر غربی، صیانت کنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - سیر تطور تئودیسه در اندیشۀ نقادی متقدم و متأخر کانت
        فرح رامین زهرا فرزانگان
        حیات علمی کانت، با یک نگاه کلی، به دو دورۀ پیشانقدی و نقادی تقسیم میشود. برخی محققان با دقت نظر بیشتری به بررسی سیر تاریخی تحول و تکامل اندیشه¬های کانت پرداخته و دورۀ نقادی را نیز به دو بخش تقسیم کرده¬اند. تبیین دیدگاه کانت در مسئلۀ شر ـ ‌با توجه به تفاوت نگاه ظریفی که چکیده کامل
        حیات علمی کانت، با یک نگاه کلی، به دو دورۀ پیشانقدی و نقادی تقسیم میشود. برخی محققان با دقت نظر بیشتری به بررسی سیر تاریخی تحول و تکامل اندیشه¬های کانت پرداخته و دورۀ نقادی را نیز به دو بخش تقسیم کرده¬اند. تبیین دیدگاه کانت در مسئلۀ شر ـ ‌با توجه به تفاوت نگاه ظریفی که در آثار منتشر شده از وی در اوایل دورۀ نقادی و اواخر آن بچشم میخورد‌ـ سیر شکلگیری ساختار فکری وی در اینباره را بتصویر میکشد. مطالعات صورت‌گرفته در این زمینه، فاصله‌گرفتن تدریجی کانت از معرفت نظری نسبت به خدا و بالتبع، پاسخ کلامی به مسئلۀ شر را نشان میدهد، که در اواخر دورۀ نقادی به اوج میرسد. اصل «آزادی» که از اصول موضوعۀ اخلاق در اندیشه‌های نقادی کانت است، محور اصلی توجیه شرّ اخلاقی در آثار او، بویژه در دورۀ نقادی متأخر است. نوشتار پیش‌رو با شیوۀ توصیفی‌ـ‌تحلیلی، به بررسی دیدگاه کانت در مورد مسئلۀ شر در دو دورۀ نقادی میپردازد. کانت در اوایل دورۀ نقد، نظریۀ «بهترین جهان ممکن» را تأیید کرده، اگرچه در این نظریه، مفهوم «کمال» با مفهوم «واقعیت» یکسان پنداشته شده است، اما او در اواخر دورۀ نقد، از تعریف رایج «خیر و شر» فاصله گرفته و با انکار شایستگی تئودیسه¬های فلسفی، پاسخی جدید برای معضل شرور ارائه میدهد. کانت در دورۀ نقادی، شر را ذاتی بشر دانسته و تفسیر سنتی و رواقی از منشأ زمانی و عقلی شر در طبیعت انسان را نفی مینماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - تاریخچۀ شرح‌ منظومه و تدریس آن در ایران و جهان
        محمدمهدی کمالی
        بیش از دویست سال از تاریخ تألیف کتاب شرح‌ منظومه، اثر برجستۀ فیلسوف مهم حکمت متعالیه، حاج ملاهادی سبزواری (1289ـ 1212ق) میگذرد. طی این دویست سال، این کتاب همواره یکی از مهمترین متون درسی حوزه‌های علمیه و مراکز فلسفی در ایران و جهان بوده و هست و هیچ اثری، چه با سبک و سیا چکیده کامل
        بیش از دویست سال از تاریخ تألیف کتاب شرح‌ منظومه، اثر برجستۀ فیلسوف مهم حکمت متعالیه، حاج ملاهادی سبزواری (1289ـ 1212ق) میگذرد. طی این دویست سال، این کتاب همواره یکی از مهمترین متون درسی حوزه‌های علمیه و مراکز فلسفی در ایران و جهان بوده و هست و هیچ اثری، چه با سبک و سیاق خود منظومه و چه با سبک و سیاقی دیگر، تا بحال نتوانسته جای آن را بگیرد. آنچه باعث شهرت و ماندگاری این کتاب شده، در درجۀ اول، شخصیت علمی و معنوی برجستۀ مؤلف آن است، و در درجۀ بعد، بیان مطالب در قالب نظم برای نخستین‌بار، جامعیت نسبت به همۀ مسائل، اشتمال بر آراء مختلف، نوآوری و ابتکار، ایجاز غیرمخل، تدریس مکرر توسط مؤلف، تصنیف حواشی و شروح متعدد بر آن، و وجود مدرسان برجسته در طی این دویست سال. در این مقاله ضمن پرداختن به جایگاه کتاب شرح‌ منظومه در بین آثار مشابه، و امتیازات و علل ماندگاری آن در مراکز آموزشی، گزارشی از سرگذشت این کتاب و چگونگی تدریس آن در ایران و جهان ارائه شده و مدرسین برجستۀ آن را در ادوار مختلف و مراکز آموزشی متعدد را معرفی نموده‌ایم. پرونده مقاله